Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-05-08@03:52:27 GMT

یک دادگاه، یک رمان، دو جنگ و تکرار یک تجربه + فیلم

تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۹۶۶۷۴

یک دادگاه، یک رمان، دو جنگ و تکرار یک تجربه + فیلم

‍‍‍‍‍‍

خبرگزاری فارس - گروه سینما: حبیب احمدزاده، نویسنده و کارگردان سینما در یادداشتی به وجود عناصر مشترک در دادگاه شکایت از نسل کشی فلسطینیان توسط دولت نتانیاهو و مقر پناهگاه‌شده کلیسای ارامنه کارپت مقدس در روزهای محاصره آبادان پرداخته است.

متن کامل این یادداشت را ادامه می‌خوانید:

«وقتی سخنان یکی از وکلای خانم ایرلندی الاصل آفریقای جنوبی را با یادآوری سخنان یک کشیش در کلیسای بیت‌لحم بر مبنای شکایت از نسل کشی دولت نتانیاهو از فلسطینیان در دادگاه لاهه شنیدم، یاد این خاطره از اوایل سال شصت در شهر محاصره شده‌ام آبادان و در مقر پناهگاه‌شده کلیسای ارامنه کارپت مقدس افتادم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اولین شب عید بود و شانزده ساله بودم. مدتها بود که تندیسی در حیاط کلیسا توجهم را جلب کرده بود که به هیبت زنی محجبه و فرزندی وفات‌یافته بر دست بود که براثر انفجاری در حیاط‌کلیسا، ترکشی نیز درست و دقیق به قلب زن اصابت کرده بود که تا مدتها بعد فکر می‌کردم نمادی از حضرت مریم مقدس و فرزندش عیسی مسیح‌ (ع) است، شاید چون تسلطی به تاریخ معاصر و توان فهم کلمات عبری یا ارمنی نوشته در پای آن را نداشتم فقط صرفا عدد 1915 آن برایم قابل خواندن بود و نه‌ قاعدتا درک کردن.

شب اول عید و دقیقا زمان سال‌ تحویل دو کشیش از اصفهان برای بردن اثاثیه مذهبی سالم مانده‌اشان از جنگ، به کلیسا آمدند و طبیعتا صدای انفجارهای دشمن آنها را دچار واکنش‌های طبیعی می‌کرد که ما دیگر بِدانان در این شش ماه محاصره کاملا عادت کرده بودیم.

به هرحال وجود آنان در این شب سال تحویل و در این موقعیت جنگی، برای امثال من کوچک‌سال مدافع شهر در اولین عید بدور از حضور خانواده بسیار دلگرم کننده بود ولی آنان در واقع فقط و فقط آمده بودند تا اثاثیه ببرند و بعدها این خاطره به شکلی در رمان «شطرنج با ماشین قیامت» من جریان پیدا کرد. بخصوص وقتی در همان دوران جنگ  فهمیدم که ماهیت این زن و فرزند تندیس‌دیوار ترکش خورده، نه مربوط به حضرت مریم و مسیح بلکه مربوط به قتل عام منصوب به کشتار ارامنه در همان تاریخ اوایل قرن میلادی نوشته شده در  پای کار می‌باشد. 

 

 

ادامه ماجرا و نیز ربط دفاعیه پرمعنای وکیل آفریقای جنوبی در دادگاه لاهه برمبنای سخنان و سوال کشیش کلیسای بیت‌لحم از همه مردمان جهان و نیز متن کتاب «شطرنج با ماشین قیامت» در مورد آن تندیس یادبود را در ویدیوی کوتاه بالا می‌توانید مشاهده کنید. 

پی نوشت: عکس رنگی آخر ویدیو مربوط به چهار قهرمان واقعی ست که رمان «شطرنج با ماشین قیامت» بر گرفته از زندگانی آنان نوشته شده. از راست اسدالله، امیر، قاسم، (من نویسنده) و پرویز که با همین نامها در کتاب آورده شده‌اند.

عکاس این عکس: مرحوم همایون شهنواز کارگردان سریال به یادماندنی دلیران تنگستان».

پایان پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: حبیب احمدزاده دادگاه لاهه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۹۶۶۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طنین «آواز آن پرنده آتشین» در نمایشگاه کتاب

به گزارش خبرنگار مهر، رمان «آواز آن پرنده آتشین» سمیه کاظمی توسط انتشارات سوره مهر منتشر و در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران عرضه می‌شود.

کاظمی در این‌رمان اجتماعی، به جامعه جنگ‌زده دهه ۱۳۶۰ نگاه می‌کند؛ جامعه‌ای که با عشق، آرزو، امید، بهت و اندوه همراه بوده است. کتاب همچنین روایتگر داستان زنانی رنج کشیده و مردانی است که صدای بمب و خمپاره به کابوس شان تبدیل شده است.

«آواز آن پرنده آتشین» هم مناسب مخاطبینی است که طعم جنگ را چشیده‌اند و هم مناسب کسانی است که آن ایام را تجربه نکرده اند و فقط روایت هایی به گوش شان رسیده است.

داستان از عشق سودابه به یکی از پسران همسایه آغاز می شود اما این عشق با مخالف برادر سودابه مواجه می‌شود. برادر برای دوری سودابه از پسر، خواهرش را به اهواز می‌فرستد. سودابه بعد از حضور در اهواز با حال و هوای مناطق جنگ‌زده آشنا و در ادامه با ماجراها و واقعیت‌های جنگ روبرو می‌شود.

کد خبر 6098230 فاطمه میرزا جعفری

دیگر خبرها

  • چرا تجربه شکست خورده را تکرار می‌کنید؟
  • آماده‌باش ارتش یمن در محاصره دریایی رژیم اسرائیل
  • آماده‌باش ارتش یمن در تکمیل حلقه محاصره دریایی رژیم صهیونیستی
  • طنین «آواز آن پرنده آتشین» در نمایشگاه کتاب
  • اظهارات عجیب و غریب زلنسکی درباره اوکراینی‌ها
  • زلنسکی:اوکراینی‌ها بندگان برگزیده خدا هستند/قطعا پیروز خواهیم شد!
  • محمدعلی علومی درگذشت
  • صنعا: طی روزهای آینده شاهد اولین عملیات در دریای مدیترانه خواهیم بود
  • به نشر با ۷۸۲ عنوان در نمایشگاه کتاب حاضر می‌شود
  • عملیات ترکیبی رزمندگان فلسطینی در نبرد ۱۵ ساعته با اشغالگران